ماهیت رهبری

ماهیت رهبری

موضوع رهبری همیشه در سیستم سازمانی در سطح جهانی موضوع مهمی و بحث برانگیز و جالبی بود است تا آنجا که اگر بخواهیم به پیشینه ی تاریخی پرداختن به آن رجوع کنیم می بینیم که اولین پژوهش راجع به رهبری در سال ۱۹۰۴ منتشر شد و مهمترین حرکت های این جنبش در طول جنگ جهانی اول رقم خورد .رهبری از آن جهت مورد اهمیت است که عناصر اصلی هر سازمان الخصوص مدیران می دانند که این مفهوم جدا از تعاریف نظری در محدوده عمل تعیین کننده ی مسیر و موفقیت یک سازمان و یا کسب و کار است و رهبران مهمترین نقش را در تعیین مسیر و اتخاذ استراتژی های حرکت در آن برای رسیدن به اهداف مورد نظر دارند، برای شفاف تر شدن مفهوم این واژه ابتدا چند تعریف از رهبری ارائه می کنیم .

تعریف رهبری

اگر یک سازمان ( شرکت ، ارگان ، کسب و کار ) را مجموعه ای از افراد در نظر بگیریم که برای رسیدن به یک هدف و جایگاه مشترک در تلاشند ، رهبری همان موقعیت خاصی است که انسجام و اتحاد را برای این مجموعه به ارمغان می آورد پس به واقع یک سازمان بدون رهبر ، مجموعهای خالی از وحدت و از هم گسیخته است .

ایجاد یک الگو ارتباط موثر و انگیزه مند به صورتی که تمام افراد یک گروه با میل و رغبت درونی از آن پیروی کنند از وظایف یک رهبر خوب است . از دوره های MBA دیدن کنید . 

آیا بین مدیر و رهبر تفاوتی است ؟

در مباحث مربوط به رهبری و مدیریت کسب و کار در سطح جهانی اختلاف نظر ها و تفاوت های بسیاری در تعریف یک رهبر خوب وجوددارد که گاها به این سوال بر می گردد که آیا کلمه ی رهبر و مدیر بار معنایی یکسانی دارند یا نه ؟ و جالب است که بدانید که این سوال که باید رهبر باشیم یا مدیر باشیم از آن دسته سوالاتی است که داستانش شبیه به فلسفه ی وجودی مرغ و تخم مرغ است .

اما به هر کار یک مدیر و یا رهبر موفق  باید وژگی هایی را دارا باشد که که همه ی این دید گاه ها در آن اتفاق نظردارند .

رهبر خوب چه کسی است ؟

یک مدیر خوب باید در عین داشتن شخصیت ، جاذبه ، بینش ، بصیرت و ارتباط باید مسئولین پذیر،مبتکر ،خدمت گذار و از همه مهم تر تعلیم پذیر نیز باشد . داشتن این ویژگی ها بهره بری به موقع از آن ها در شکل گیری تصویر یک رهبر مناسب بسیار تاثیر گذار است و باعث ایجاد اهرم هایی برای کنترل و پیش روی مجموعه می گردد . از دوره های DBA دیدن کنید . 

اهرم های قدرت رهبر

یکی از این اهرم ها ، قدرت مرجع بودن است که به این معنی است که ، مدیر از جانب جمعیت تحت کنترلش به عنوان یک الگو قابل پذیرش باشد .

اهرم دوم ، قدرت قانونی است که به ایم معنی است که یک مدیر هر زمان که نیاز بداند بتواند به مجموعه ی تحت نظارتش جهت دهد و بر آن ها اثر بگذارد .

اهرم سوم قدرت تخصصی است که معنی سطح دانش و عملکرد مدیر در حیطه ی تخصصی اش است که بر صحیح بودن تصمیماتش صحه می گذارد .

اهرم چهارم قدرت پاداش است ، که به معنی این است که یک مدیر با توجه به اختیاراتش بتواند جهت دسترسی بهتر و یا سریع تر به اهداف مد نظرسازمان به مرئوسان خود جهت ایجادانگیزه پاداش دهد .

و از جهت دیگر اهرم پنجم قدرت تنبیه است که مدیر را توانمند می سازد تا جهت نیل به نتیجه ی بهتر بر مرئوسانس اثر گذاشته و آن ها را از مسیر اشتباه برگرداننده و جریان دست قرار دهد .

اگر علاقه مندید که دانش مدیریتی خود را افزایش دهید از دوره های MBA  و DBA آکادمی در یایی سیراف دیدن کنید .